| ||
خروج انبوه فکر و سرمایه از ایران مبارک! احتمالا روز پنج شنبه هفته گذشته، بازی ایران و قطر را دیدید. نزدیک به 25 هزار نفر ایرانی در ورزشگاه شهر سیدنی بودند! قبلش هم در بازی ایران و بحرین، نزدیک به 20 هزار نفر ایرانی در شهر ملبورن به تماشای بازی آمده بودند. باور کنید اگر یک بازی فوتبال بین ایران و آمریکا در واشنگتن یا نیویورک یا کالیفرنیا برگزار شود بیش از 100 هزار ایرانی خواهند رفت. حالا سؤال این است که چطور شده این همه ایرانی جلای وطن کرده اند؟ صرف نظر از هر چیزی، باید بگوییم کسانی که به این گونه کشورها رفته اند، یا پول و سرمایه خوبی داشته اند یا مغز و هوش بالا یا هر دو؟ و این یعنی سرمایه های ما، هم مالی و هم فکری، رفته اند و می روند و خواهند رفت. اما چرا؟ به خاطر این که سیاست های کشورداری بعضی ها خیلی شیکه؟ با وجود این، هنوز هم چقدر ادعاشون می شه که ما می خواهیم الگویی بشویم برای دنیا. یه سؤال دیگه! اگر این استرالیا در ورزشگاه آزادی مسابقه داشت، فکر می کنید چند استرالیایی – که احتمالاً به خاطر پسندیدن الگوی سبک زندگی آقایان در ایران زندگی می کنند– در ورزشگاه آزادی حاضر می شدند؟! [ شنبه 93/10/27 ] [ 8:47 عصر ] [ محمد کاظم شاکر ] [
نظرات () ]
شراب قدرت بدجوری مست می کند شریعت مداران را! نماینده ولی فقیه و مدیر مسئول جریده کیهان در واکنش به نطق علی مطهری در مجلس نوشت: چرا در مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) که همه ساله در سراسر جهاناسلام برپا میشود و دهها میلیون نفر علیه قاتلان اباعبدالله الحسین(ع) به کوچه و خیابان آمده و جنایت وحشیانه آنان را محکوم میکنند، به طرفداران شمر و یزید و ابنسعد و ابنزیاد و حرمله و... اجازه داده نمیشود که در میان تودههای عظیم و انبوه مردم عزادار حضور یافته و از خود دفاع کنند؟ و مثلا برای مردم توضیح بدهند که چرا در عاشورای سال 61 هجری، خون پاک فرزند رسولخدا(ص) و اصحاب و یاران او را برزمین ریختهاند؟ و چرا سرهای مطهر آنان را از بدن جدا کرده، خیمهها را به آتش کشیده و زنان و کودکان را به اسارت بردهاند؟ شاید آنها برای آنچه در آن روز مرتکب شده بودند، دلیل قانعکنندهای داشته باشند؟! که اگر فرصت و امکان ارائه دلایل و نظرات خود را پیدا کنند، قضاوت مردم درباره آنها تغییر کند! از کجا معلوم که تقصیر اصلی با اردوگاه امام حسین(ع) نبوده است؟! و یا بخشی از گناه آن جنایت وحشیانه به خاطر برخی از اقدامات در همین اردوگاه نبوده باشد؟! معظم له افزوده اند: چرا با خواندن این چند سطر عصبانی شده و با خشم ابرو در هم کشیدهاید؟! و نگارنده را احمق! و یا دستکم، دیوانه تصور میکنید؟! و این احتمال را پیش میکشید که شاید طرحکننده این سوال با اردوگاه یزید و ابنزیاد سر و سرّی داشته باشد؟! بنده با خواندن این چند سطر، اصلاً عصبانی نشده و با خشم ابرو در هم نکشیده ام! اما به جای آن، درکی عمیق تر از گفتار خداوند متعال پیدا کردم که می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُکَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ (نساء، 43) اى اهل ایمان ! در حالى که مستید به نماز نزدیک نشوید تا زمانى که [مستىِ شما برطرف شود و از روى هوشیارى] بدانید که چه مىگویید . براستی که باید گفت: صدق الله العلی العظیم [ دوشنبه 93/10/22 ] [ 6:55 عصر ] [ محمد کاظم شاکر ] [
نظرات () ]
معنای حق الناس بودن رأی مردم محمد کاظم شاکر استاد دانشگاه قم دو سخن یکی از رهبر کبیر و بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (قدس سره) که فرمودند: "میزان رأی ملت است" و دیگری سخن بجا و بسیار مهم رهبر کنونی نظام جمهوری اسلامی آیت الله خامنه ای که در هنگام رأی دادن در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفتند: "رأی مردم یک امانت و حق الناس است"، باید همیشه سرلوحه کار نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد، در غیر این صورت، نظام هویت خود را از دست می دهد. سؤالی که در اینجا مطرح است این است که "حق الناس" بودن رأی مردم یعنی چه؟ آیا منظور از "رأی" در اینجا صرفاً برگه های آراست که در صندوقها ریخته می شود که شمارش کنندگان آرا باید تک تک آنها را با دقت محاسبه کنند و حتی اگریکی از آنها را از قلم بیاندازند حق یک نفر را ضایع کرده اند و در نتیجه حق الناس را زیر پا گذاشته اند؟ این ساده ترین معنا و ظاهر گرایانه ترین برداشت از حق الناس بودن رأی ملت است. اما آیا معنای حق الناس بودن رأی مردم را باید در همین حد فروکاست؟ به نظر نگارنده اکتفا به این حد، خود ظلم به رأی مردم است. رأی، قبل از این که به برگه های خاص گفته شود که در هنگام انتخابات به صندوق ها افکنده می شود، به معنای "اندیشه" است. وقتی می گویند رأی فلان فرد این است، یعنی نظر و دیدگاه و اندیشه او چنین است. پس صیانت از رأی مردم یعنی صیانت از اندیشه ها و دیدگاههایی که مردم به آنها رأی می دهند. اگر مراد از حق الناس بودن رأی مردم، صیانت از اندیشه مردم است، حال پرسشی مهم پیش می آید، و آن اینکه، اگر مردم به اندیشه ای رأی دادند، ولی مشاهده شود در رسانه ملی، خلاف آن اندیشه حاکم است، حق الناس را زیر پا نگذاشته ایم؟ اگر مردم به اندیشه ای رأی دادند ولی در تریبون های مهم و مقدسی مانند نمازهای جمعه و جماعت، دانشگاهها و مدارس، آن اندیشه ای که مردام بدان رأی داده اند مورد بی مهری قرار گرفت و حتی گاهی به هیچ گرفته شد، این کار، تضییع حق الناس محسوب نمی شود؟ گرچه شأن صدور این جمله که "رأی مردم حق الناس است" در مورد صندوق رأی و برگه های رأی است، اما اندک توجهی به موضوع (نهاد) و محمول (گزاره) این سخن، همگان را به این نتیجه خواهد رساند که برگه هایی که به صندوق ها افکنده می شود اگر بدان "برگه رأی" گفته می شود از آن جهت است که حاوی رأی یعنی دیدگاه مردم است؛ یعنی مردم اندیشه ای را در اداره کشور برتر از اندیشه یا اندیشه های دیگر دانسته اند. اگر معنای رأی این است، پس همه ارکان نظام باید پشتیبان همان اندیشه باشند و امکانات نظام باید در اختیار آن اندیشه باشد، و نه این که به عکس شود؛ یعنی مردم به اندیشه ای رأی بدهند، اما عده ای که امکانات همین مردم را در اختیار گرفته اند، نه تنها بر خلاف آن اندیشه بیاندیشند، بلکه از همین امکانات مردم تیشه هایی می سازند تا ریشه آن اندیشه را که مردم بدان رأی داده اند برکنند. نتیجه آن که، وقتی مردم به اندیشه ای رأی دادند باید امکاناتی که به مردم تعلق دارد در پشتیبانی از آن اندیشه به کار گرفته شود، تا زمانی که رأی و اندیشه خود مردم تغییر کند. این است عمق معنای حق الناس بودن رأی مردم. [ یکشنبه 93/10/21 ] [ 4:16 عصر ] [ محمد کاظم شاکر ] [
نظرات () ]
|
||