سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نمایش تصویر در وضیعت عادی


 
قالب وبلاگ

چند روز پیش که توفیق رفیق راهم بود و زیارت امام مهربانی ها نصیبم شد در صحن جامع رضوی پای منبر یکی از وعاظ نشسته بودم که وی در اثنای منبرش قصه جالبی را نقل کرد. او می گفت وقتی شیخ بهایی یکی از صحن های حرم رضوی -که امروز موسوم به صحن انقلاب اسلامی است - طراحی می کرده در نظر داشته که طلسمی را بر سردر آن قرار دهد. از این رو، به سازندگان گفته بود که بدون حضور من سردر را به اتمام نرسانید که با آن کاری دارم. از قضا، در همان اثنا، شیخ از سوی شاه عباس برای مشورت به اصفهان فراخوانده می شود و وقتی می خواهد برود باز سفارشش را مؤکّد می سازد و می گوید تا بازنگشته ام مبادا سردر را تکمیل کنید. اما وقتی به مشهد برمی گردد با کمال شگفتی مشاهده می کند که آنها کار سردر را تمام کرده اند. آنها را بازخواست می کند که چرا این کار را کرده اند. گفتند که چند نفر از ما، آن هم چند بار، در عالم رؤیا حضرت رضا علیه السلام را دیده ایم که به ما گفتند چرا سردر را تکمیل نمی کنید؟ ما به آن حضرت عرض کردیم: شیخ بهایی گفته اند صبر کنیم تا برگردند. امام رضا علیه السلام می پرسند: اینجا مربوط به من است یا شیخ بهایی؟ من به شما می گویم که تکمیل کنید. شیخ بهایی می فهمد که امام رئوف و مهربان ما با اندیشه طلسمی اش مخالف بوده است. شیخ توضیح می دهد که من می خواستم طلسمی در بالای سردر قرار دهم تا کسی که شیعه و محب اهل بیت نیست اصلاً نتواند به این بارگاه راه یابد! و حالا معلوم شد که امام رضا با این اندیشه من مخالف بوده اند و با این دستورشان خواسته اند بارگاهشان منزل گاه همه کسانی باشد که دل در گرو مهربانی دارند، از هر کیشی و مسلکی که باشند.

ممکن است این مطلب داستان باشد اما نکته عمیقی در آن نهفته است. متأسفانه مرتب در فکر این هستیم که آدم ها را حذف کنیم و دایره خودی ها از نخودی ها جدا کنیم و اگر بتوانیم نعمت نَفَس کشیدن هم از دسته دوم می گیریم. اگر الان شیخ بهایی بود بازارش حسابی گرم بود. خیلی ها او را به کار می گرفتند تا طلسم ها بسازد و بر سردرمجلسین و هیأت دولت و مراکز و مؤسسات و نهادها و دانشگاهها و ... نصب کنند تا دیگر نیازی به نظارت های استصوابی و مصاحبه های تفتیش عقایدی هم نداشته باشند. حتی از او می خواستند تا طلسمی بسازد تا بر رَحِم مادران کارگر افتد و اصلا بچه هایی که بناست بعدا راه نخودی ها را بپیمایند و خدای ناکرده بعضی از بصیرت های خاص و التزام عملی های خاص تر را نداشته باشند در همانجا خشکشان بزند و بدین وسیله پایشان را از این عالم فانی کوتاه کنند و الی الابد از دستشان راحت باشند.  


[ سه شنبه 94/5/6 ] [ 6:11 عصر ] [ محمد کاظم شاکر ] [ نظرات () ]
.: :.

درباره نویسنده


محمد کاظم شاکر
دارای دکتـرا از دانشـگاه تریبت مدرس در رشته علوم قـرآن و حـدیث؛ استـاد تمـام دانشـگاه علامه طباطبائی؛ سردبیـر مجـله عـلمی - پـژوهشی کتـاب قیـم دانشگاه یــزد

شمار بازدیدها


بازدید امروز: 12
بازدید دیروز: 19
کل بازدیدها: 95378